با قسمت اول مطلب جذاب محبوب ترین پارک های آبی در آسیا از نظر مردم همراه ما باشید. در این سفر مجازی بهترین پارک های آبی آسیا از نظر گردشگران معرفی خواهند شد.
+ معروف ترین مقاصد دنیا برای طبیعتگردی
1-پارک آبی واتربوم بالی | waterbom bali
امسال (2018) واتربوم به عنوان محبوبترین پارک آبی در آسیا انتخاب شده است. وسایل بازی بسیار مدرن و گوناگون، امنیت بالا، فضای دلنشین و امکانات مناسب از دلایلی هستند که باعث انتخاب این پارک به عنوان محبوبترین پارک آبی در آسیا شدهاند. واتربوم محوطهی سرسبز و زیبایی دارد و در باغچههایش انواع گیاهان بومی بالی را کاشتهاند بنابراین اگر این مکان را برای تفریح انتخاب کنید، در کنار دوستان و خانواده گل و درختانی زیبا در انتظارتان خواهند بود.
در واتربوم وسایل بازی محبوبی چون چالهی فضایی، سقوط آزاد، سرسرهی مسابقهای، سرسرههای پیچان، استخر مخصوص بزرگسالان و کودکان و... وجود دارند که هر یک از آنها تجربهای فراموش نشدنی را برای سوارانشان به ارمغان میآورند.
گذشته از وسایل بازی شگفت انگیز، واتربوم امکانات خوبی هم دارد برای مثال با مراجعه به رستورانهای گوناگونش میتوانید انواع فست فودها، خوراکیهای محلی و بینالمللی را نوش جان کنید و از طعم نوشیدنیهای مختلف در کنار استخرها لذت ببرید.
ساعتهای کاری:
9:00 تا 18:00
هزینه بلیط:
شروع از 327000 روپیهی اندونزی
آدرس: اندونزی، بالی، منطقهی بادونگ، روستای کوتا، بخش توبان، خیابان جی ال کارتیکا
2-پارک آبی رامایانا | Ramayana Water Park
رامایانا نام پارکی آبیست که در شهر پاتایای تایلند قرار دارد. این مکان در سال 2016 افتتاح شد و مساحتش 184000 متر مربع است. این پارک زیبا 3 استخر اصلی دارد و با 21 وسیلهی بازی مهیجش پذیرای مراجعهکنندگان است. در واقع رامایانا بزرگترین پارک آبی تایلند بهحساب میآید و این موضوع نیز بر شهرت و محبوبیتش افزوده است.
پارک آبی رامایانا انواع سرسرههای پیچان و مهیج را در خود جای داده و محوطههایی خاص برای تفریحات خانوادگی، کودکان و جوانان دارد. اگر بخواهیم از سایر امکانات محبوب این مکان یاد کنیم باید از استخر مناسب برای ریلکس شدن، رودخانه، بازیهایی چون واتر پولو، دریاچهی مصنوعی، باغچههای سرسبز، رستوران و بارهای کوچک و بزرگ، کلاس زومبا و... نام ببریم.
اگر در جستجوی مکانی تفریحی برای ثبت خاطراتی بهیادماندنی برای اعضای خانوادهی خود در تایلند هستید، بیشک رامایانا بهترین انتخاب خواهد بود.
ساعتهای کاری:
10:00 تا 18:00
هزینه بلیط:
شروع از 890 بات
آدرس: تایلند، چونبوری، استان Sattahip، جادهی بان ین، پارک آبی رامایانا
3-پارک آبی بلک مونتین | Black Mountain Water Park
سومین پارک آبی محبوب در آسیا نیز در تایلند است. برای رسیدن به این مکان مهیج باید حدود 2 ساعت در سمت شمال مرکز شهر بانکوک حرکت کنید و یا به Hua Hin رفته و 15 دقیقه مسیر را بپیمایید؛ اما مطمئن باشید که وسایل بازی منحصربهفرد و جذاب بلک مونتین راضیتان خواهد کرد.
مساحت پارک آبی بلک مونتین 40000 متر مربع است و در سال 2011 افتتاح شد و کم کم به شهرت رسید تا جایی که حالا یکی از بهترین پارکهای آبی در سراسر آسیاست. مسئولان این مجموعه تلاش کردند تا مکانی امن و در عین حال جذاب را برای بازدیدکنندگانشان فراهم کنند و در این زمینه موفق هم شدند. در پارک آبی بلک مونتین برجی با ارتفاع 17 متر و 9 سرسرهی مختلف وجود دارد که هر بینندهای را به وجد میآورد. خوب است بدانید که امکانات دیگری چون برگزاری جشن تولد، گلف بازی، صرف غذا و... نیز در این پارک آبی مهیاست.
اگر به همراه کودک دلبندتان به این مکان رهسپار میشوید باید بدانید که بلک مونتین دارای محوطههای مخصوص بازی کودکان و استخرهای ویژهی آنان نیز هست و همهی وسایل بازی از امنیت خوبی برخوردارند بنابراین در این زمینهها جای نگرانی وجود ندارد.
ساعتهای کاری:
10:00 تا 17:00
هزینه بلیط:
بزرگسالان: 600 بات
کودکان: 300 بات
کودکانی که قدشان کمتر از 110 سانتیمتر است: رایگان.
آدرس: تایلند، پرچواپ خیری خان، منطقه هویا هین، خائو هین لک فری ۲
4-پارک آبی سان وی لاگون | Sunway Lagoon
پارک آبی سان وی لاگون در شهر پتالینگ جایا و در نزدیکی کوالالامپور –مالزی- واقع شده است. این مجموعهی تفریحی در سراسر مالزی نظیر ندارد و با محوطهی زیبا و وسایل بازی جذابش توانسته طرفداران زیادی به دست بیاورد. سان وی لاگون تنها یک پارک آبی نیست بلکه از 9 پارک، یک باغوحش –با 150 نوع حیوان- و 90 تفریح مختلف تشکیل شده است.
در این پارک آبی شگفتانگیز تفریحات متنوعی برای سنین مختلف وجود دارد و برای گذراندن اوقات فراغت به همراه خانواده بسیار مناسب است. اگر قصد مراجعه به سان وی لاگون را دارید، بدانید که در بدو ورود به هر نفر یک دستبند داده میشود که باید تا زمان خروجتان آن را همراه داشته باشید. همچنین در قسمتهای مختلف پارک از مراجعان عکس گرفته میشود و علاقهمندان میتوانند عکسهای چاپ شدهی خود را خریداری کنند.
ساعتهای کاری:
10:00 تا 18:00
هزینه بلیط:
بزرگسالان: 190 رینگت
کودکان (تا 12 سال): 160 رینگت
افراد بالای 60 سال: 160 رینگت
آدرس: مالزی، شهر پتالینگ جایا، بندر سان وی، جالان پی تی اس 3
5-پارک آبی جوگجا بی | Jogja Bay Waterpark
یکی از جدیدترین و کاملترین پارکهای آبی در اندونزی و منطقهی یوگیاکارتا واقع شده است. این مجموعهی تفریحی 7 هکتار مساحت دارد و 19 تفریح گوناگون آبی را در اختیار مراجعانش قرار میدهد. نکتهی جالب در رابطه با این پارک آبی دکوراسیون آن است به این معنا که وسایل بازی و محوطهی جوگجا بی را طوری ساختد که بینندگان را به یاد داستانهای دزدان دریایی بیندازد؛ حتی یک کشتی بزرگ دزدان دریایی نیز در این پارک آبی وجود دارد. این پارک آبی سوژههای متعددی را برای عکاسی در اختیارتان قرار میدهد. پیشنهاد میشود اگر فرصت بازدید از جوگجا بی را دارید، به هیچ وجه آن را از دست ندهید.
ساعتهای کاری:
8:00 تا 16:00
هزینه بلیط:
مناسب و مقرون به صرفه
آدرس: اندونزی، یوگیاکارتا، پارک آبی جوگجا بی
چه جزایری در اطراف قشم وجود دارد که جزو جاذبه های گردشگری آن محسوب می شوند؟
شاید به جا باشد که بگوییم سفر به قشم سراسر تفریح و هیجان است. این گفته ایست که بیشتر گردشگران و ایرانگردان به آن معتقدند. در این مطلب قصد داریم جاذبههای گردشگری قشم و تفریحات آن را به شما معرفی کنیم. همراه ما باشید. اگر دوست دارید با حال و هوای سفر به قشم آشنا شوید پیشنهاد می کنیم سفرنامه سه روزه به قشم را مطالعه کنید.
1- جزیره هنگام
جزیره هنگام کمی دورتر از قشم قرار دارد اما در فهرست دیدنی های قشم می باشد. جزیره هنگام ۵۰ کیلومتر مربع وسعت دارد و بیشتر آن معادن نمک خاک و سرب تشکیل می دهند.جزیره هنگام از نظر تقسیمات سیاسی بخشی از استان هرمزگان و شهرستان قشم است که مرکز آن روستایی به نام ماشی یا هنگام جدید می باشد. بلندترین نقطه جزیره هنگام کوه ناکس می باشد. با سفر به این جزیره می توانید انواع آبزیان از جمله میگو و دلفین را مشاهده کنید و حیوانات بومی مانند آهو یه محلی به نام جبیر، خاردم مصری را از نزدیک ببینید. به طور کلی جزیره هنگام جز جزایی مهم و راهبردی ایران محسوب میشود.
2- جزایر ناز
جزایر ناز یکی از جاذبه های گردشگری و عجایب قشم می باشد. این جزیره در هنگام جزر یا پس رفت آب به قشم متصل می شود. خوب است بدانید بیشتر این جزیره شن یا ماسه ندارد و ارتفاع صخره های آن بین 5 تا 10 متر می باشد. ما در مطلب جداگانه به معرفی این جزایر پرداخته ایم.
3- جزیره مرجانی
جزایر مرجانی یکی دیگر از جزایر قشم می باشد که در حقیقت مانند جزیره کیش بستری از مرجان های رنگی خلیج فارس را می توانید مشاهده کنید. این جزیره در مسیر گردشگرانی که به لارک و هنگام سفر می کنند وجود دارد. جزیره های مرجانی پاتوق غواصان و ماهیگیران هستند.
4- جزیره هرمز
جزیره هرمز یکی از جزایر کوچک و خاص استان هرمزگان می باشد که میتوانیم آن را جزیره سرخ رنگ ایران نیز به نامیم. خاک سرخ جزیره هرمز خواص فراوانی دارد که علاوه بر مصارف صنعتی از آن به عنوان دارو و ادویه یا برای ساخت صنایع دستی استفاده می شود.
5- جزیره لارک
از میان جزایر مختلفی که در اطراف قشم وجود دارند و ما آن را به عنوان بخشی از جاذبههای تور قشم میشناسیم، جزیره لارک کمتر شناخته شده است. جزیره لارک نیز مانند هرمز محل عبور کشتی های باری و نفتکش های بزرگ است. در این جزیره قلعه ها و سازه های تاریخی و باستانی فراوانی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به دوره نادرشاه افشار، یا صفویه و ماجرای جنگ پرتغالی ها و صفویان اشاره کرد.
جزیره قشم جاذبه های گردشگری فراوانی دارد که بیشتر آنها در دسته جاذبه های گردشگری مناسب طبیعتگردی قرار دارند. دره ستاره ها (یا دره ستارگان) یکی از معروف ترین جاذبه های گردشگری تور قشم است.ما نیز قصد داریم در ادامه این مطلب به معرفی این دره زیبا و اسرارآمیز بپردازیم. با فاینداتور همراه باشید.
دره ستارگان کجاست؟
دره ستاره ها در 20 کیلومتری شهر قشم قرار دارد.این یعنی نهایتا ۲۵ دقیقه طول می کشد تا با ماشین به دره ستارگان برسید.
چرا دره ستارگان قشم معروف است؟
دره ستاره ها مکان بسیار دیدنی اما عجیبی است. این دره تداعی کننده فصای مریخ است. نوع صخره ها، جنس آنها و ناهمواری های که وجود دارد در دنیا بی نظیر است و بیشتر به نوع خاک سطح مریخ شباهت دارد.میلیونها سال پیش در این منطقه تغییرات زمینشناختی پیچیدهای به وقوع پیوسته است. به دلیل فرسایش خاک طی میلیون ها سال، جزیره قشم از زیر آب آمده و این صخرهها در اثر وزش باد و بارون به این شکل درآمده است.
علت نامگذاری دره ستارگان
دلیل نامگذاری دره ستاره ها به یک اعتقاد قدیمی برمی گردد. مردم محلی معتقدند که این دره به دلیل افتادن یه ستاره به این شکل دراومده و به خاطر همین در زبان محلی به دره ستارهها، “استالَه کَفتَه” نیز می گویند.البته همه ما می دانیم که هیچ وقت دره ستاره بر زمین نیافته است. دوم دلیل نامگذاری این دره به یک اعتقاد خرافی مربوط می شود.
مردم می گویند این دره شبها، جن دارد. البته این اصلا درست نیست اما اگر خواستید شب را در دره بمانید، باید مجوز لازم را بگیرید.
چطور به دره ستارگان برویم؟
برای رسیدن به دره ستارگان باید از درگهان به جادهای که به سمت روستای رمچاه میاد، حرکت کنید. به نزدیک رمچاه و برکه خلف که رسیدید، بدون آنکه وارد روستا شوید به سمت ساحل طلایی حرکت کنید. از قشم تا روستای برکه خلف جاده آسفالت کشیده شده است و فقط ۵۰۰ متر آخر مسیر تا ورودی دره ستاره ها جاده خاکی می باشد.
برکه خلف یکی از روستاهای فوق العاده زیبای ایران هست که به عنوان پاک ترین روستای ایران نیز شناخته می شود. از گذشته تا به امروز رسم زنان روستای برکه جلف این بوده تا در هفته محل زندگی و کل روستا را تمیز کنند.
در مطلب قبل انشایی درباره خاطره یک اردوگاه تابستانی به مشهد نوشتم و به شما وعده دادم که قسمت دوم ماجراهای سفرم را با شما در میان بگذارم. امروز قصد دارم ماجراهای عجیب و یا جالب را برایتان تعریف کنم. همراه من باشید.
+ انشا مشهد | خاطرات یک معلم قسمت اول
اینجای داستان بودم که ما به مشهد رسیدیم و روز اول برنامه را اجرا کردیم. قرار بود روز دوم به پارک کوهسنگی برویم. همه بچه ها خیلی خوشحال بودند و ما هم خوشحال بودیم که بچهها از این سفر لذت بردند یا به اصطلاح خستگی سال تحصیلی از تنشان به در شده بود. خیلی خوشحال با اندک صبحانه به سمت پارک کوهسنگی رفتیم. بچه ها مدت زیادی دور آبشار و استخر و محوطه پارک قدم زدند. ما سعی نداشتیم بچه ها را محدود کنیم فقط از آنها خواسته بودیم به خاطر مدرسه و والدینشان تا می تواند مراعات کنند.
ما سالها با این بچهها بودیم و می دانستیم از این نظر انضباطی مشکلی ندارند، یعنی به آنها اطمینان کامل داشتیم. فقط نگران بودیم که در این و آن ور رفتن ها دچار صدمه نشود که همین اتفاق افتاد. یکی از بچه ها برای گرفتن عکسِ به قول خودشان جالب و بامزه و فیگوری که میخواست بگیرد به بالای صخره رفته بود. همه چیز خوب بود بعد از گرفتن عکس عجله کرد تا بیاید و عکسش را ببیند، در همان لحظه پایش پیچ خورد.
من و همکارانم بودیم. تصمیم گرفتیم یکی از ما به همراه این دانشآموز به بهداری یا بیمارستان مراجعه کند و دیگری با بقیه بچه ها ادامه برنامه روز دوم را انجام دهد. البته تصمیم اولیه بر این بود که صبح تا ظهر را در پارک کوهسنگی بمانیم و بعد از آن به سراغ بازدید از جاذبههای تاریخی داخل شهر مشهد که به حرم امام رضا نزدیک هستند، برویم. مانند گنبد سبز، مقبره پیر پالان دوز و جاهای دیگر.
من با دانش آموز مصدوم به بهداری حرم مراجعه کردم .خوشبختانه پای دانش آموز ضرب دیده بود اما با این وجود باید مراعات می کرد. دکتر اصرار میکرد که باید در منزل بماند اما این دانش آموزِ ما اصرار داشت و گریه میکرد که میخواهد با بقیه بچه ها همراه باشد. تصمیم داشتم به خوابگاه برگردد ولی وقتی با بی تابی او مواجه شدن سریع به پدر و مادرش تماس گرفتم و ماجرا را شرح دادم. آنها اجازه دادند در صورت اینکه درد زیاد نشود، میتواند ادامه روز و با ما همراهی کند. مقدار کمپرس یخ با خودم بردند و قرار بر این شد در جاهایی که نیاز به پیاده روی دارد یا پستی بلندی هست، در ماشین و سرویس بماند و ما به همراه بقیه بچه ها از جاذبه های که می خواستیم دیدن کنیم. خوشبختانه برنامه امروز طوری بود که می توانستیم با کمک بچه ها او را با خودمان همراه سازیم. اما نگران روز سوم و چهارم بودم که قرار بود برنامه طبیعت گردی به سمت ییلاقات مشهد داشته باشیم.
شماره دکتر را گرفتم که اگر مشکلی داشت دوباره به او مراجعه کنم. خوشبختانه به دلیل آن که جراحت دانشآموزان سطحی بود و ما هم مراقبت هایی که دکتر به ما گفته بود را کامل انجام دادیم. در کمال تعجب دانش آموز در روز چهارم احساس درد نداشت اما از او قول گرفته بودیم که بسیار مراقب باشد. او هم با اشتیاق تمام قبول کرد.
در روز سوم به سمت ابشار اخلمد حرکت کردیم که در نزدیکی منطقه چناران قرار داشت. این آبشار بسیار زیبا بود. بچه ها از دیدن این طبیعت زیبا در اطراف شهر مشهد شگفتزده شده بودند. یکی از دانشآموزان می گفت من فکر نمیکردم که در مشهد این جای قشنگی هم باشد. همکارم که اطلاعات جغرافیایی و تاریخی بسیار خوبی داشت کمی درباره منطقه تاریخچه آن و گیاهان به بچه ها توضیح داد. همه به وجد آمده بودند و یکی از دانش اموزان پیشنهاد داد که یک کیسه برداریم و زباله های اطراف آبشار را جمع کنیمو همه بدون درنگ استقبال کردند و بسیار جالب بود. من هم از این اقدام داوطلبانه بچه ها کمی عکس و فیلم های یادگاری گرفتم چون این یک اقدام ارزشمند از جانب بچه ها بود. خودم هم مسئول جمع آوری زبال های خطرناک مثال کیسه و اشیا برنده بودم.
روز چهارم اردوی مشهد
روز چهارم هم تصمیم داشتیم به یکی دیگر از مناطق و ییلاقات مشهد برویم. این بار از آبشار ارتکند دیدن کردیم. این آبشار در سمت شمال شرق مشهد در مسیر کلات نادری قرار داشت. این طور برنامهریزی کردیم تا از صبح تا ظهر که هوا خنک است در نزدیکی آبشار باشیم بعد از صرف ناهار و کمی استراحت برای بازدید از کلات نادری به این منطقه سفر کنیم.
برای آنکه معلم متلکم وحده نباشد، شب قبل از بچه ها خواسته بودیم تا هرگونه اطلاعاتی که دربارهی منطقه را در برگی بنویسد و فردا در طبیعت یک نوع ارائه مانند تورلیدرها داشته باشیم. این تجربه بسیار جذاب بود هر کدام از بچه ها یک قسمت را آماده کرده و اطلاعات همدیگر را تکمیل می کردند. به این ترتیب تفریح و بازدید آموزشی هم انجام شد.
روز پنجم اردوی مشهد
روز پنجم روز آخر سفر ما بود. تصمیم گرفتیم نصف روز بچهها را به بازار ببریم تا سوغاتی های مورد نظر خود را بخرند و بعد از آن یکی از دو گزینه را به اشتراک انتخاب گذاشتیم که در نهایت به سرزمین موج های آبی مشهد رفتیم.
روز ششم اردو مشهد
روز ششم رسید و ما فقط نصف روز وقت داشتیم. بچهها از ما خواستند که به آنها اجازه دهیم این مدت را به حرم بروند و دعا کند. به خاطر دسته جمعی به سمت حرم حرکت کردیم. قرار بود بعد از خواندن نماز مجدد به محل اقامت برگردیم و وسایل ها را جمع و جور کنیم. چون ما حدود ساعت ۶ عصر باید به سمت تهران حرکت میکردیم تا ۷ صبح فردا در تهران باشیم. طوری تعطیلات و زمان بازگشت را تنظیم کرده بودیم که بازگشت ما به صبح روز جمعه بیفتد. در این صورت بچه ها فرصت داشته باشند بعد از این سفر طولانی یک هفته ای، استراحت بکنند و در کنار خانواده خود باشند. این بود انشای مشهد من.
ما در مطالب قبلی یکی از جالب ترین انشا مشهد را به شما معرفی کردیم. اینبار قصد داریم به سراغ خاطرات سفرنامه مشهد یکی از دبیران عزیز برویم. با ما همراه باشید تا ببینیم در طی این سفرچه اتفاقاتی برای این معلم افتاده است.
انشا مشهد | خاطرات معلم در اردو مشهد
من یک معلم هستم و برای امسال ایام تعطیلات تابستان تصمیم گرفته بودیم در قالب یک اردوی فرهنگی بچه های مدرسه را به مشهد ببریم. امروز قصد دارم انشای خودم از این اردوی فرهنگی را برای شما بگویم. اینکه چطئر برنامه ریزی کردیم و در طی سفر به مشهد چه اتفاقاتی برای ما افتاد.
بعد از امتحانات بچه ها و فرصت یک ماه تعطیلات تابستانی، تصمیم گرفتیم که به همراه همکارانم یک فراخوان برای اردوی مشهددر شبکه های اجتماعی و وبسایت مدرسه بارگزاری کنیم. پیش بینی ما این بود که استقبال کمی از اردو خواهد شد چون دانش آموزان تازه از مدرسه و فضای امتحانات فارغ شده بودند. این اردوی یک هفته طول می کشید و قرار بود با قطار به مشهد برویم و تمام روز را در این شهر سپری کنیم.
فراخوان دادیم و خوشبختانه استقبال خوبی از طرف بچه ها انجام شد اما به دلیل محدودیت زمانی و مکانی که داشتیم ناچار بودیم دو گروه شویم.گروهی که با من همراه بودند حدود ۲۰ نفر بودند. قرار شد به دلیل محدود اول یک گروه به مشهد برویم و در هفته دوم سری دوم دانش آموزان با همکاران دیگر به مشهد سفر کنند. بلیط قطار را تهیه کردیم و قرار شد ۸ شب همه شب در ایستگاه راه آهن در جلوی گیت ورودی منتظر بقیه باشیم. ما شب را برای حرکت انتخاب کردیم تا هم بچه ها فرصت استراحت داشته باشند و هم اینکه به دلیل گرمای تابستان اذیت نشوند.
خوشبختانه به خاطر تاکیدات زیادی که از قبل به بچه ها کرده بودیم، کسی تاخیر نداشت و ما طبق ساعت وارد واگن های قطار شدیم. قطعا حدود ساعت هشت و نیم حرکت کرد و طبق برنامه حدود ساعت ۹ صبح به شهر مشهد رسیدیم. از آنجا که محل اقامت ما از طریق آموزش و پرورش تعیین شده بود بلافاصله بعد از رسیدن به شهر مشهد اتوبوس به دنبال ما آمد و با بچه ها به محل اقامت رفتیم. محل اقامت ما نزدیک بست طبرسی بود.
قرار بود تا بعد از ظهر بچهها وسایل هایشان را مرتب کند و کمی استراحت کنند تا برای نماز مغرب به حرم برویم. غذاهای مختصری با کمک خود بچه ها درست کردیم و همه خوردیم. خیلی جو با صفا و صمیمی بود. چون هوا گرم بود سعی کردیم غذاهای سبک انتخاب کنیم که مناسب هوای گرم فصل تابستان باشد تا بچهها گرما زده نشوند.
بعد از غذا بچه ها کمی استراحت کردند. البته در میان عده ای هم به گوشه ای از خوابگاه رفتند و با هم صحبت می کردند و می خندیدند. شور و انرژی جوانی آنها بی نظیر بود و من ازاین همه صمیمیت لذت می بردم. با خنک شدن هوا به سمت حرم حرکت کردیم نماز را در حرم بخوانیم . برای شام هم طبق توافق با بچه ها به یکی از رستورانهای نزدیک حرم رفتیم و غذا خوردیم. در جلسه توجیهی اردو برای بچه ها محدودیتی معیت نکردیم تا از این سفر معنوی و تفریحی لذت ببرند اما قرار گذاشتیم تا جایی که امکان دارد از هزینه های اضافی و یا خرید های بی مورد صرف نظر کنیم. خب، روز اول به پایان رسید. حالا باید برای روز دوم آماده می شدیم.
قرار بود برای فردا صبح و اقامه نماز به حرم مراجعه کنیم و بعد از آن برای ورزش به پارک کوهسنگی برویم. بچه ها واقعا از برنامه فردا بسیار هیجان زده بودند.
** پایان قسمت اول